چه‌طور از بچه‌ها در برابر خشونت مراقبت کنیم؟

مرجع: منبع اصل این مطلب The Conversation است. 

برای کاربردی‌تر شدن آن بخش‌هایی به آن افزوده و به منبع مورد استفاده لینک داده شده است.

نویسندگان: Alvin Buyinza, Jamaal Abdul-Alim

تاریخ انتشار: ۴ تیر ۱۴۰۰

مدت مطالعه: حدود ۱۰ دقیقه

کودکان در زندگی روزمره با شکل‌های مختلفی از خشونت مواجه می‌شوند؛ صحنه‌های خشونت‌بار را در رسانه‌ها می‌بینند یا خودشان مستقیماً تجربه می‌کنند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که این مواجهه آثار زیان‌باری بر سلامت روانی و عاطفی آن‌ها دارد. ممکن است والدین، به‌ویژه‌ آن‌ها که فرزند کوچک دارند، از خودشان بپرسند: چه‌طور درباره‌ی خشونت با فرزندم صحبت و از او در برابر انواع خشونت مراقبت کنم؟ در این مقاله تلاش کرده‌ایم با برشمردن چهار مورد به این سؤال پاسخ دهیم.

۱- تمرین و تقویت مقاومت و تاب‌آوری

مهارت تاب‌آوری از مهم‌ترین مؤلفه‌ها در مواجهه با مسأله‌ی خشونت است. وِنِسا لُوبلو (Venessa LoBlue) استادیار دانشگاه راتگرز در رشته‌ی روان‌شناسی معتقد است شرایط پرفشار موقعیت‌های مناسبی برای یاد دادن مهارت مقاومت و تاب‌آوری (resilience) به کودکان و نوجوانان است. تاب‌آوری در حیطه‌ی روان‌شناسی یعنی توانایی ذهنی و عاطفی برای مواجهه با بحران‌، سختی و ناملایمات، مهارت عبور آگاهانه از آن‌ها و بازگشت به شرایط پیش از بحران. تاب‌آوری کیفیتی متفاوت با «تحمل» شرایط سخت یا «مدارا» با سختی‌هاست؛ کیفیتی است که باعث می‌شود افراد، علی‌رغم شرایط سخت و فرساینده، پیش بروند و حتی دست‌آوردهایی داشته باشند. تاب‌آوری وقتی وجود دارد که فرد با استفاده از فرآیندهای ذهنی و رفتاری، از خودش در برابر فشارهایی که می‌توانند زندگی‌اش را مختل کنند، مراقبت کند. 

چه‌طور می‌توان مهارت تاب‌آوری را تقویت کرد؟

  • گوش دادن به بچه‌ها وقتی دارند از احساس‌شان می‌گویند

خانم لوبلو درباره‌ی نحوه‌ی آموزش مهارت تاب‌آوری به کودکان می‌نویسد: گوش دادن حقیقی به کودکان وقتی دارند از احساسات‌‌شان می‌گویند نه‌تنها توجه، مراقبت و پذیرش شما نسبت به او را نشان می‌دهد، بلکه به او کمک می‌کند احساسات خود را به رسمیت بشناسد و در نظر بگیرد.

  • تمرین حل مشکلات به تنهایی

یک نکته‌ی دیگر در تقویت و تمرین تاب‌آوری این است که به بچه‌ها اجازه دهیم مستقل از ما و تنها با اتکا خودشان مشکلات را حل کنند، حتی اگر شکست بخورند.

  • تقویت مهارت‌های ارتباطی و همدلی کردن

داشتن شبکه‌ی حمایتی یکی از ملزومات مهم تاب‌آوری است. به همین دلیل باید راه‌های ساختن این شبکه‌ی حمایتی را به  کودکان و نوجوانان‌مان یاد بدهیم. این‌که چه‌طور دوستی‌ها و روابط معنادار بسازند، روابطی پایدار و مبتنی بر احترام متقابل. مهم‌تر از آن، این‌که چه‌طور این روابط را حفظ کنند، چه‌طور دوستان‌شان را بشنوند، به مسائل آن‌ها حساس باشند، ارتباط سازنده و مؤثر برقرار کنند، و در صورت نیاز برای کمک به هم‌تایان‌شان آماده و گشاده‌دست باشند.

  • کمک و حمایت از دیگران

شرایط پرفشار اغلب باعث می‌شود احساس سررشته‌ی امور زندگی را از دست داده‌ایم. یک راه خوب و سالم برای بازگرداندن احساس کنترل داشتن روی زندگی کمک به دیگران است. با کمک به دیگران، هرچند کمک‌های کوچک و محدود، احساس توانمندی را به دست می‌آوریم و از آن برای بازگشت به شرایط پیش از سختی و بحران کمک می‌گیریم. درگیر کردن بچه‌ها در فعالیت‌های عام‌المنفعه -به شرطی که متناسب با سن و میزان رشد آن‌ها باشد- همین‌طور هم‌فکری با آن‌ها درباره‌ی راه‌های کمک به دیگران آن‌ها را به توجه به خیر جمعی و برداشتن بار از دوش دیگران عادت می‌دهد.

  • به رسمیت شناختن احساسات 

جملاتی مثل «تو قوی هستی»، «نباید از چیزی بترسی»، «این که ترس نداره» حاوی این پیام به بچه‌ها هستند که باید احساسات منفی یا نقاط ضعف‌شان را نادیده بگیرند و علی‌رغم این احساسات ناخوشایند، نشان بدهند که بر خود و شرایط مسلط هستند. در جریان سختی‌ها و ناملایمت‌های کوچک و بزرگی که در مسیر زندگی کودک یا نوجوان رخ می‌دهد، به او تأکید کنید به احساساتش توجه کند، با شما یا هر کسی که با او احساس راحتی می‌کند، درباره‌ی این احساسات حرف بزند و از ترسیدن و ضعیف بودن نترسد. در این گفت‌وگوها درباره‌ی بدترین احتمال ممکن که به ذهنش رسیده حرف بزنید.

  • خودمراقبتی

شناسایی و به رسمیت شناختن احساسات باید همراه با خودمراقبتی باشد، اگر نه ممکن است باعث غرق شدن در احساسات و احتمالات شود. منظور از خودمراقبتی پیدا کردن راه‌هایی است که به کمک آن‌ها می‌توان از شدت و وسعت آسیب‌های عاطفی کم کرد؛ کارهایی مثل وقت گذاشتن برای کار مورد علاقه، ورزش، خوش‌گذرانی با دوستان و هم‌سالان، و به‌طور کلی فعالیت‌هایی که با لذت همراه است. درباره‌ی این راه‌ها با بچه‌ها حرف بزنید و به آن‌ها کمک کنید روش‌های شخصی‌شان برای خودمراقبتی، به‌ویژه در شرایط سخت، را پیدا کنند.

  • پذیرش تغییر و کنار آمدن با عدم قطعیت

یک نکته‌ی مهم برای تقویت تاب‌آوری، کنار آمدن با عدم قطعیت است. اکثر تغییرها و اتفاق‌ها با عدم قطعیت همراه‌اند. مثلاً تغییر مدرسه و از دست دادن حلقه‌ی دوستان برای مدتی فرد را در وضعیت ابهام قرار می‌دهد، وضعیتی پر از سؤال که برای هیچ‌کدام جواب سریع و قطعی وجود ندارد. سؤال‌هایی مثلِ «مدرسه‌ی جدید را دوست خواهم داشت؟»، «اگر از معلمم خوشم نیامد چی؟»، «اگر نتوانستم دوست پیدا کنم چی؟». برای کاهش ابهام و عدم قطعیتِ بعضی از این سؤال‌ها می‌توان برنامه‌ریزی کرد و احتمال وقوع بدترین حالت را کاهش داد. به فرزندان‌تان یاد بدهید در عین حال که برنامه می‌ریزند، این را در ذهن داشته باشند که ممکن است هیچ کدام از این راه‌کارها به کار نیایند و بعضی وقت‌ها راهی جز سپردن خود به جریان زندگی و رویدادهای پیش‌بینی‌ناپذیر آن بهترین راه حل است.

۲- فکر کردن به نابرابری سیستماتیک

خشونت زاییده‌ی تبعیض و نابرابری، و نابرابری برآمده از باورهای قالبی و استمرار کلیشه‌هاست. حین گفت‌وگو درباره‌ی خشونت یا تعارض‌های اجتماعی، با در نظر گرفتن سن کودک یا نوجوان، نظرش را به نابرابری‌های اجتماعی میان گروه‌های مختلف و باورهای قالبی جلب کنید. به او کمک کنید خودش را جای بازیگران مختلف آن موقعیت یا رویداد قرار دهد و از چشم آن‌ها به موضوع نگاه کند. توجه او را به ساختار قدرت جلب کنید و با پرسیدن سؤال‌های مرتبط، تلاش کنید نگاه نقادانه‌ای نسبت به منابع قدرت پیدا کند. این‌که اگر جای کسانی بود که مورد تبعیض یا نابرابری قرار گرفته‌اند، چه احساسی داشت؟ فکر می‌کند چه‌طور به ناملایمت‌ها واکنش نشان می‌داد؟ و مهم‌تر از همه این‌که نقش خودش، به عنوان عضوی از جامعه در استمرار این چرخه‌ی نابرابری یا خشونت چیست؟ چه‌طور می‌شود کاری کرد که این چرخه متوقف یا از سرعت مخربش کم شود؟

۳- به رسمیت شناختن احساسات برانگیخته‌شده

همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردیم، یک قدم مهم در اتخاذ رویکرد مسأله‌محور و مؤثر، شناسایی احساسات و عواطف است، به‌ویژه عواطفی مانند خشم و احساس ضعف که اغلب منفی و ناکارآمد تلقی می‌شوند. در گفت‌وگوها و موقعیت‌های مختلف، بچه‌ها را با این واقعیت آشنا کنید که احساساتی که منفی تلقی می‌شوند، منبع انرژی هستند و اتفاقاً می‌توانند منشاء تغییر و اتفاق‌های مثبت باشند. به همین دلیل مهم است که در مواجهه با خشونت احساسات منفی‌شان را به رسمیت بشناسند، به آن‌ها فکر کنند، مجال بروز دهند و به دنبال جوابی برای این سؤال طلایی باشند که «چه‌طور می‌توانم از این منبع انرژی برای برداشتن قدم‌های مثبت استفاده کنم؟ چه شکلی از بروز احساسات منفی می‌تواند نتیجه‌ی مثبت داشته باشد؟». از باورها و احساسات بچه‌ها انسانیت‌زدایی نکنید، در عوض به آن‌ها یاد بدهید همیشه پیش از واکنش نشان دادن، به نتیجه و اثر پاسخ‌شان فکر کنند.

۴- رصد کردن محتواهای دریافتی و محیط پیرامونی

زندگی روزمره و رسانه‌ها مملو از رویدادها، پیام‌ها و تصاویر خشونت‌بار است و تنها گذاشتن کودکان و نوجوانان در میان انواع خشونت‌ها سبب آسیب‌پذیری روانی آن‌ها می‌شود. پژوهش‌های دانشگاه کِیس وِسترن توضیح می‌دهد که قرار داشتن در معرض پیام‌های خشونت‌بار به افزایش ریسک افسردگی، خشونت و اضطراب در کودکان منجر می‌شود. دنیِل جِی. فلَنِری، مسئول این تحقیق می‌گوید: «نقش مهمی بر عهده‌ی والدین است، این‌که بدانند فرزندان‌شان کجا هستند؟ با چه کسانی هستند؟ و چه می‌کنند؟ این بهترین راه برای حمایت و مراقبت از آن‌هاست و قدرت عمل والدین در مواجهه با خشونتی که فرزندشان را احاطه کرده، بالا می‌برد.» 

البته این مراقبت، به‌ویژه در مورد نوجوانان، باید با ظرافت انجام شود، به نحوی که روند استقلال‌یابی آن‌ها را مختل نکند، احساس کنترل شدن به آن‌ها ندهد و مانعی در مسیر رابطه‌ی صمیمانه‌ی والدین و بچه‌ها نباشد.