چه‌طور به شکاف جنسیتی در علم و تکنولوژی پایان دهیم؟

مرجع: در تهیه‌ی این مطلب از چند منبع استفاده شده و هر کدام از منابع در متن پیوست شده‌اند.

تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۹۷

مدت مطالعه: حدود ۱۴ دقیقه

پگی جانسون (Peggy Johnson) که حالا مهندس و معاون اجرایی واحد توسعه‌ی شرکت مایکروسافت است، وقتی وارد دانشگاه شد هیچ تصوری از مهندسی نداشت. رشته‌ی اقتصاد و تجارت را انتخاب کرد و از همان ترم اول، چند ساعت در هفته به عنوان پست‌چی در دانشگاه کار می‌کرد. آن روز که بسته‌های دپارتمان مهندسی را تحویل داد، همه چیز عوض شد.

«دو خانم کارمند دپارتمان مهندسی به محض دیدن من هیجان‌زده شدند، فکر می‌کردند می‌خواهم درباره‌ی مهندسی پرس‌وجو کنم. اما من فقط می‌خواستم بسته‌ها را تحویل دهم و نمی‌فهمیدم چرا این‌قدر هیجان‌زده شده‌اند. با این حال شروع کردند به توضیح درباره‌ی مهندسی و آن‌چه یک مدرک مهندسی برایم به ارمغان خواهد آورد. آن‌ها گفتند می‌توانی مسائل بزرگ دنیای واقعی را حل کنی.»

صبح بعد از این دیدار بود که پگی رشته‌اش را به مهندسی تغییر داد: «مادرم با شعار «بچسب به کار» مهم‌ترین مشوق من بود، به‌ویژه وقتی یکی از استادها اصرار داشت مهندسی الکترونیک، به‌ویژه درس‌های مرتبط با مهندسی مکانیک مناسب من نیست و باید رشته‌ام را تغییر دهم. تقریباً هم موفق شده بود، اما مادرم گفت: می‌دونم که پشتکار داری و ادامه می‌دی!»

رِشما ساجانی (Reshma Saujani)، مؤسس و مدیر جنبش «دختران کُدنویس» (Girls Who Code) معتقد است «بچسب به کار و ادامه بده» دقیقاً همان چیزی است که دختران نیاز دارند تا شکاف جنسیتی در علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی پر شود: «باید در تربیت دختران بازنگری کنیم. در اغلب جوامع پسران را به ریسک کردن تشویق می‌کنیم اما دختران را نه. این باور را در دختران ایجاد می‌کنیم که باید در همه چیز بهترین باشند، ۱۷ آوردن در کلاس ریاضی برای دختران شکست است، اما معمولاً پسران از نمره‌ی کم آوردن چنین احساسی ندارند. اغلب دختران را نازپرورده بار می‌آوریم و پسران را به تجربه‌های متفاوت و تازه تشویق می‌کنیم، حتی کارهایی که ممکن است در آن‌ها استعدادی نداشته باشند.»

«پسرها در ریاضی بهترند» افسانه است

نتیجه‌ی پژوهشی با مشارکت ۴۷۰ هزار دانش‌آموز در ۶۵ کشور توسعه‌یافته‌ی دنیا، تصور رایج درباره‌ی این‌که پسرها در ریاضی و علوم توانمندتر از دختران هستند را رد می‌کند. در این پژوهش که در سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۲ انجام شد، دختران ۱۵ ساله در اغلب کشورها در آزمون‌های علوم بهتر از پسران عمل کردند.

افزون بر این، تست‌هایی که ارتباط میان ژنتیک و مهارت در ریاضی را می‌سنجند، نشان داده‌اند که دختران در ریاضیات قابلیت‌های زیادی دارند. 

با این حال، زنان در دانشگاه و به هنگام انتخاب شغل هم‌چنان کمتر از مردان سراغ رشته‌های علمی، مهندسی و ریاضیات می‌روند. نتیجه‌ی پژوهش شرکت مایکروسافت درباره‌ی آموزش این رشته‌ها که بهار سال ۲۰۱۸ منتشر شد، نشان می‌دهد علی‌رغم موفقیت قابل توجه دختران نوجوان در تست‌های جهانی علوم و ریاضی و با وجود برنامه‌های ملی و بین‌المللی برای پر کردن شکاف جنسیتی در مشاغل مرتبط با این رشته‌ها، این شکاف همچنان پابرجا است و مصاحبه با ۶ هزار زن ۱۰ تا ۳۰ ساله نشان می‌دهد که خودباوری دختران درباره‌ی عملکردشان در علوم، تکنولوژی و کُدنویسی از دوران راهنمایی تا دانشگاه به‌تدریج کاهش می‌یابد. 

کمند کلیشه‌ها بر دست و پای دختران

پروفسور مارتین بائِر (Martin Bauer) استاد روان‌شناسی کالج اقتصاد لندن و یکی از محققان پژوهش مایکروسافت معتقد است تطابق یافتن با انتظارات اجتماعی، کلیشه‌های جنسیتی، نقش‌های از پیش‌تعیین‌شده مرسوم برای زنان، کمبود الگوهای ملموس برای دختران و فقدان حمایت خانواده مهم‌ترین عوامل اُفت علاقه‌ی دختران به علوم، ریاضی، مهندسی و تکنولوژی است: تحقیقات ما نشان می‌دهد که دختران در ۱۱ سالگی به این رشته‌ها علاقه‌ی زیادی دارند، اما در ۱۵ سالگی این اشتیاق و کنجکاوی به شدت فروکش می‌کند. این به این معنا است که سیستم آموزشی، معلمان و والدین فقط چهار تا پنج سال فرصت دارند که علاقه و اشتیاق دختران به ادامه‌ی تحصیل و اشتغال در این رشته‌ها را برانگیزند و زنده نگه دارند.»

روش آموزش علوم و ریاضی به دختران و پسران متفاوت است

یافته‌های پژوهشی که سال ۲۰۱۸ در دانشگاه مک‌کوایر استرالیا انجام شد نشان داد که رفتار معلمان علوم با دختران متفاوت است و احتمال این‌که معلمان فیزیک به‌طور ناخودآگاه نمره کمتری به دختران بدهند، بیش از پسران است.

خانم کارول نیوآل (Carol Newall) و همکارانش در دانشگاه مک‌کوایر برای یافتن پاسخ این سؤال که کلیشه‌های اجتماعی چه تأثیری در بازداشتن دختران از تحصیل در رشته‌های ریاضی و مهندسی دارد، مجموعه‌ای از پرونده‌های تعدادی دانش‌آموز ۸ ساله‌ی فرضی را در سه گروه – دخترانی که عروسک‌بازی می‌کنند، پسرانی که کریکت بازی می‌کنند و گروهی کودک بدون ذکر جنسیت که به شنا علاقه دارند – در اختیار ۸۰ معلم کارآموز و فارغ‌التحصیلان روان‌شناسی قرار دادند. از آن‌ها خواسته شد که توانایی علمی – تحصیلی بچه‌ها را بر اساس اطلاعات مندرج در هر پرونده برآورد کنند.

اغلب شرکت‌کنندگان، پرونده‌های دختران را با «مهارت کم در فیزیک» یا «علاقه کم‌تر در فیزیک» ارزیابی کردند و احتمال علاقه به رشته‌های علمی در پرونده دخترانی که حاوی خصوصیات کلیشه‌ای «دخترانه» بیشتری بودند، کمتر از باقی دختران ارزیابی شد. 

همچنین از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا از طریق اسکایپ یک جلسه‌ی آموزش علوم برای هر کدام از این کودکان بگذارند. محققان به معلم گفتند به دلیل مشکلات فنی، ارتباط یک‌سویه است و فقط دانش‌آموز صدای معلم را می‌شنود. خانم نیوآل می‌گوید: نتیجه شگفت‌انگیز بود. اغلب معلمان به هنگام تدریس به دانش‌آموزی که فکر می‌کردند دختر است، در قیاس با وقتی به پسران درس می‌دادند، اصطلاحات و زبان علمی کمتری به‌کار می‌بردند.

چه‌طور با کلیشه‌های جنسیتی مبارزه کنیم؟

بررسی‌ها نشان می‌دهند تعریف و تفکیک نقش‌های اجتماعی بر اساس جنسیت از حدود چهار سالگی در ذهن کودکان آغاز می‌شود و از همان زمان است که باید آموزش برای زدودن ویژگی‌های تعمیم‌یافته بر اساس جنسیت در ذهن کودکان و پرورش ذهنیتی عاری از کلیشه‌های معمول و مرسوم آغاز شود.

«ذهنیت رشد و بهبود» در برابر «ذهنیت ایستا و تغییرناپذیر»

پرورش ذهنیت رشد و بهبود (growth mindset) در دختران کلیدی است. ترویج این باور که استعدادها و ویژگی‌های ما تغییرناپذیر و ثابت نیستند، بلکه می‌توانیم توانایی‌های مختلفی را به دست آوریم و تقویت کنیم. کلیشه‌های بازدارنده بر اساس پیش‌فرض‌هایی شکل گرفته که دختران را فاقد توانایی ذاتی لازم برای موفقیت در بعضی حوزه‌ها می‌داند، افسانه‌هایی مانند «دختران در ریاضی به خوبی پسرها نیستند». درباره‌ی غلط و بی‌اساس بودن این پیش‌فرض‌ها با نوجوانان گفت‌وگو کنید و با مثال‌هایی درباره‌ی این‌که مهارت‌های ما چه‌طور در طول زمان تغییر می‌یابند و رشد می‌کنند، پیش‌فرض‌های بی‌اساس را در ذهن‌شان به چالش بکشید.

گزاره‌های کلی را با جملات دقیق جایگزین کنید

گفتن «دخترها می‌توانند هر کاری را انجام دهند» نه‌تنها با کلیشه‌های جنسیتی مبارزه نمی‌کند، که دیدن جهان اطراف با لنز کلیشه‌ها را در کودک نهادینه می‌کند. دکتر مرجوری رادز (Marjorie Rhodes)، روان‌شناس و استاد دانشگاه نیویورک، با اتکا به پژوهش‌ها و مطالعاتی که در زمینه‌ی رشد شناختی و اجتماع‌پذیری انجام داده می‌گوید: در جریان رشد ذهنی، حتی این اظهاراتِ به ظاهر توان‌بخش و مثبت، پیامدهای منفی و زیان‌باری دارند.

او توضیح می‌دهد که شنیدن گزاره‌های کلی از دو سالگی این فرض را در ذهن کودکان می‌کارد که تنها با اطلاعاتی کلی مانند جنسیت، قومیت یا نژاد یک فرد می‌توانیم او را بشناسیم و ویژگی‌هایی را به او نسبت دهیم. خانم رادز پیشنهاد می‌دهد جملات کلی را با جزئیات روشن و دقیق تکمیل کنیم. جملاتی مانند «این همسایه‌ی شمالی ما غذاهای ترش می‌خورند» به جای «شمالی‌ها غذای ترش می‌خورند» یا «تو هر کاری بخواهی می‌توانی انجام دهی» به‌جای «دخترها هر کاری بخواهند می‌توانند انجام دهند». تأکید بر جنسیت در تشویق دختران به دنبال کردن آرزوهایشان در رشته‌های علمی و مهندسی ممکن است این باور را در آن‌ها تقویت کند که دختران به تمرین و تلاش بیشتر از پسران نیاز دارند و این نیز نوعی دامن زدن به کلیشه‌ها است.

اسباب‌بازی‌های متفاوت، چیزهایی جز عروسک و وسایل آشپزخانه

هرچند صنعت اسباب‌بازی به تفکیک اسباب‌بازی‌ها بر اساس جنسیت اصرار دارد، اما شما تسلیم این مرزبندی‌ها نشوید و به خریدن باربی و اسباب پخت و پز برای دختران و ماشین و جعبه‌ابزار پلاستیکی برای پسران اکتفا نکنید. هر کدام از انواع اسباب‌بازی‌ها مهارتی را در کودکان تقویت می‌کنند؛ اسباب‌بازی‌هایی که به ساخت و ساز و جور کردن مربوط‌ هستند مهارت‌های حل مسأله را تقویت می‌کنند، اسباب‌بازی‌هایی که امکان بازی‌های ایفای نقش مانند خاله‌بازی را فراهم می‌کنند، مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی را پرورش می‌دهند و وسایل هنری و کاردستی‌ها هم تقویت‌کننده خلاقیت، پشتکار و مداومت در کودکان‌اند. دختران و پسران به همه‌ی این مهارت‌ها نیاز دارند، در حالی که برچسب زدن به اسباب‌بازی‌ها فرصت پرورش بخشی از مهارت‌های ضروری را از آن‌ها می‌گیرد.

افزون بر این، تفکیک اسباب‌بازی‌ها بر اساس جنسیت این باور را در ذهن کودکان می‌کارد که نقش‌هایی که جامعه و بازار سرمایه برایشان تعیین می‌کند، واقعیت دارند و چاره‌ای جز پذیرش آن‌ها و ایفای نقش در چارچوب کلیشه‌ها نیست. به همین دلیل است که تصویر یک زن مهندس معدن یا تعمیرکار ماشین، و مردی که با ظرافت و دقت آشپزی می‌کند برای اغلب افراد عجیب و غیرعادی است.

درباره‌ی اهمیت شکست با دختران گفت‌وگو کنید

یک مؤلفه‌ی مهم در پرورش ذهنیت رشد، تعریف شکست به عنوان فرصتی برای یادگیری است، نه چیزی که باید از آن پرهیز کرد یا اگر اتفاق افتاد، آن را زیر قالی پنهان کرد. برای این کار باید روی فرآیند یادگیری تمرکز کنید. مثلاً بچه‌ها را تشویق کنید که دلیل اشتباه‌شان را پیدا کنند؟ ببینند چه پیامی جز شکست از آن می‌گیرند و از این اشتباه چه چیزی یاد گرفتند؟ در تجربه‌های مشابه بعدی، چه کارهایی را می‌کنند/نمی‌کنند تا نتیجه‌ی بهتری بگیرند؟ وقتی کودکان ببینند تلاش‌هایشان فارغ از شکست یا پیروزی مورد توجه قرار می‌گیرد، احتمال این‌که توانایی‌های خودشان را از زاویه‌ی رشد ببینند بیشتر است.

درباره‌ی زنان موفق حرف بزنید

یک راه دیگر برای به چالش کشیدن کلیشه‌های جنسیتی مواجهه با نمونه‌ها و مثال‌هایی است که آن کلیشه را نقض می‌کند. درباره‌ی زنانی که در رشته‌های مختلف علمی و مهندسی موفق شده‌اند با دختربچه‌ها گفت‌وگو کنید. البته حرف زدن به‌تنهایی کافی نیست، باید این زنان را طوری به تصویر بکشید که بچه‌ها با آن‌ها احساس نزدیکی کنند و ویژگی‌های مشترک خودشان با آن‌ها را ببینند؛ مثلاً صحبت از این‌که آن زنان چه‌طور علی‌رغم محدودیت‌ها پیشرفت کرده و به آرزوهایشان رسیده‌اند به دختران کمک می‌کند خودشان را در جایگاه و مسیری مشابه با آن زنان موفق تصور کنند.

علم را به زندگی روزمره دختران پیوند دهید

اگر تئوری‌های فیزیک و فرمول‌های شیمی و ریاضی دختران را فراری می‌دهد، از راه معرفی کاربرد آن‌ها در زندگی روزمره برای برانگیختن کنجکاوی و علاقه دختران استفاده کنید. می‌توان با طرح این سؤال که مواد تشکیل‌دهنده کرم ضد آفتاب چه هستند و چه ویژگی‌هایی دارند، کلاس شیمی را به با پروژه‌ای عملی پیش برد تا بچه‌ها کاربرد علم در زندگی روزمره را در عمل تجربه کنند.