راهکارهایی برای پرورش سریع تفکر نقاد در دانش‌آموزان

مرجع: Global Digital Citizen Foundation

تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۵

مدت مطالعه: ۸ دقیقه

اگر به دنبال راه‌هایی برای بیشترین اثربخشی در کوتاه‌ترین زمان ممکن هستید یا می‌خواهید مهارت تفکر و اندیشه‌ورزی دانش‌آموزان‌تان را پرورش دهید و از آن‌ها متفکرانی نقاد و سنجش‌گر بسازید، بدانید که راهی سخت در پیش دارید و برای رسیدن به اهداف‌تان باید حسابی تمرین کنید تا بچه‌ها از یادگیرندگانی منفعل که همه‌چیز را بی‌ چون و چرا جذب می‌کنند به یادگیرندگانی نقاد و پرسش‌گر تبدیل شوند؛ دانش‌آموزانی که هر ادعایی را صرف‌نظر از گوینده به چالش می‌کشند، می‌توانند آموخته‌های مدرسه را در زندگی روزمره‌ به کار گیرند و شرایط مختلف را تجزیه و تحلیل کنند.

آیا راهی سریع برای رسیدن به این اهداف وجود دارد؟ سازمان غیرانتفاعی Global Digital Citizen Foundation در پاسخ به این سؤال پیشنهادهایی ارائه و به آموزش‌گران توصیه کرده است که با به کار گرفتن این پیشنهادها مسیر تبدیل دانش‌آموزان به شهروندانی نقاد و سنجش‌گر را هموار کنند.

روش‌ها و ابزارهای «مناسب» انتخاب کنید

«این روش بهترین است»

«این وسیله جدیدترین است»

«تازگی‌ها همه از این برنامه در کلاس‌شان استفاده می‌کنند»

این جمله‌ها دلیل محکم و خوبی برای به‌کارگیری یک وسیله، ابزار یا روش جدید در کلاس نیست. افزون بر این، اگر یک روش به درد یک کلاس و گروهی از دانش‌آموزان خورده، به این معنا نیست که با اهداف آموزشی و وضعیت و شرایط کلاس شما هم هماهنگ است. بهترین راه این است که اهداف و نیازهای آموزشی‌تان را در نظر بگیرید و بعد «مناسب‌ترین» روش و ابزار را انتخاب کنید. منظور از ابزار مناسب، آن دست چیزهایی است که با اهداف و نیازهای کلاس و وضعیت دانش‌آموزان متناسب است، استفاده از آن موانع آموزشی را به حداقل می‌رساند و از دوباره‌کاری جلوگیری می‌کند. 

معرفی مسیر یادگیری و آموزش نحوه‌ی به کارگیری ابزارها 

پیش از پیاده‌سازی روش یا استفاده از ابزار جدید در کلاس، تغییر را به اطلاع دانش‌آموزان برسانید و آن‌ها را با جزئیات کار آشنا کنید. بعضی ابزارها به مهارت و تجربه‌ی بیشتری برای استفاده نیاز دارند، پس برای مهارت یافتن دانش‌آموزان در استفاده از آن‌ها وقت بگذارید تا در میانه‌ی مسیر مجبور نشوید به عقب بازگردید و نحوه‌ی کار را مرور کنید.

همه‌ی کارها را خودتان انجام ندهید

وقتی دانش‌آموزان فعالانه در فرآیند یادگیری درگیر شوند، احساس می‌کنند در نتیجه‌ی کار نقش دارند، پس به دنبال کسب مهارت‌ها و دانشی می‌روند که آن‌ها را در رسیدن به هدف و نتیجه نهایی کمک کند، و با دانش و مهارت بیشتر اعتماد به نفس‌شان بیشتر می‌شود. این یکی از نخستین‌ قدم‌ها به سوی «استقلال» است. پس متناسب با توان و مهارت‌هایشان، وظایف مختلفی به آن‌ها واگذار کنید و به آن‌ها اجازه دهید خودشان تصمیم بگیرند و انتخاب کنند. در مسیر انتخاب همراه‌شان باشید و راهنمایی‌شان کنید. درس را مو به مو برایشان بازگو نکنید؛ تلنگر بزنید و سپس از آن‌ها بخواهید به دنبال نکات جدید، دیدگاه‌های مختلف و حتی نقطه‌نطرات مخالف باشند.

لذت یادگیری به شیوه‌ی مهندسی معکوس

فکر کردن به یک فرآیند را از تَه شروع کنید و به سَر برسید؛ یعنی فرآیند را وارونه طی کنید، از پایان به نقطه شروع، از جواب به سؤال. مسأله‌ را همراه با پاسخش به بحث بگذارید و بپرسید جواب چه‌طور حاصل شده است؟ مثلاً در کلاس ادبیات به جای اینکه درس را با تعریف آرایه‌ی تضاد شروع کنید و بگویید «هرگاه دو واژه با معنای متضاد در یک بیت یا جمله به‌کار روند، با آرایه‌ی تضاد روبه‌رو هستیم»، نظر بچه‌ها را درباره‌ی این بیت از غزل سعدی بپرسید: بگویم تا بداند دشمن و دوست/که من مستی و مستوری ندانم. از آن‌ها بخواهید اجزای تشکیل‌دهنده‌ی بیت را تفکیک و رابطه‌ی میان‌شان را کشف کنند. کار را با چند بیت و جمله ادبی دیگر ادامه دهید و در آخر اعلام کنید آنچه که کشف کردید یک آرایه‌ی ادبی به نام تضاد است.

اولویت‌بندی را به بچه‌ها یاد بدهید

انتخاب اولویت‌های اشتباه، یکی از موانع معمول در مسیر موفقیت است. به بچه‌ها یاد بدهید که چه‌طور برنامه‌ریزی کنند و چه‌ کارهایی را در اولویت قرار دهند. این کار در طولانی مدت باعث صرفه‌جویی در وقت و استفاده‌ی بهینه از زمان می‌شود. گاهی وقت‌ها برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی، به اندازه‌ی انجام یک کار یا انتخاب روش مناسب برای انجام آن کار زمان می‌برد، اما اشکالی ندارد چون نفع آن در درازمدت بیشتر است. 

به آن‌ها یاد بدهید که اهداف شخصی‌شان را مشخص کنند، آغاز و پایان کار را ببینند تا بتوانند تشخیص دهند که برای رسیدن به هدف در مدت زمان معین باید چه کارهایی را در چه زمانی و با چه ترتیبی انجام دهند یا به چه مهارت‌هایی برای رسیدن به هدف نیاز دارند.

کمک کنید روی دیگر سکه را هم ببینند

شرایطی را مهیا کنید که بچه‌ها در نقش افرادی با دیدگاه‌های مخالف ظاهر شوند و جایگاه آن‌هایی را تجربه کنند که باور و نظر متفاوتی دارند. پا کردن در کفش دیگران سبب می‌شود درباره‌ی یک موضوع یا موقعیت نقادانه بیندیشند، از راه‌های آزموده و دیدگاه‌هایی که به آن عادت دارند فراتر روند و روشی جز «روش درست همیشگی» را بیازمایند. به این ترتیب، راهی به سوی سنجش‌گرانه‌اندیشی گشوده می‌شود و راه‌ حل‌هایی به ذهن بچه‌ها می‌رسد که پیش‌تر به آن‌ها بی‌توجه بودند. یک راه‌کار خوب هم این است که برایشان کتاب‌ بخوانید، کتاب‌هایی که ایده‌ها و دیدگاه‌های متفاوت و دیده‌نشده‌ای را عرضه می‌کنند یا از آن‌ها بخواهید خود را جای شخصیت‌های داستان بگذارند و از زاویه‌دید آن‌ها به موضوع نگاه کنند. 

شرایط کار مشارکتی را مهیا کنید

یادگیری از طریق مشارکت در یک پروژه‌ی گروهی یکی از بهترین‌ راه‌ها برای پرورش مهارت‌های تفکر نقاد است. وقتی بچه‌ها در صحبت و تبادل‌ نظر غرق شده‌اند یا وقتی برای رسیدن به یک راه حل کارشان به بحث و جدل می‌کشد، تنش و کشمکشی خلاقانه رخ می‌دهد. هرچند این کشمکش‌ها اغلب «دردسر» تعبیر می‌شوند، اما زیر پوسته‌ی ناخوشایندشان موقعیتی مناسب برای تقویت مهارت‌های مختلف نهفته است. از این تنش نترسید و اجازه دهید کمی بحث‌شان بالا بگیرد. جواب سؤال‌هایشان را به آسانی فاش نکنید؛ به جای آن از پرسش‌های راهنما استفاده کنید و ذهن‌شان را به سوی راه حل‌های ممکن سوق دهید. 

وقت‌هایی برای استراحت 

در نظر گرفتن زنگ تفریح و استراحت چه ربطی به تفکر نقاد دارد؟ تمام فرآیند تفکر در مغز رخ می‌دهد، عضوی که پس از مدتی خسته می‌شود، نیاز به استراحت دارد و بخش عمده‌ای از داده‌ها و یافته‌ها را در همین زمان‌های کوتاه استراحت دسته‌بندی و ثبت و ضبط می‌کند. برای بازی و خوراکی وقت بگذارید و هر وقت می‌بینید خسته و کلافه شده‌اند فضای ذهنی‌شان را با یک معما، بازی‌های سرگرم‌کننده‌ی فکری، شعر یا یک قطعه‌ی ادبی تلطیف کنید.