دستورالعمل حمایت عاطفی از کودکان و نوجوانان آسیب‌دیده در حوادث طبیعی

مرجع: The National Child Traumatic Stress Network

تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۶

هر کجای جهان که باشیم از حوادث طبیعی در امان نیستیم؛ سیل، توفان، زلزله و رانش زمین هر از گاه جایی از کره زمین را زخمی می‌کند، بحران می‌آفریند و انسان‌ها را درگیر می‌کند. در کشور ما، زلزله بیش از دیگر حوادث طبیعی بحران‌آفرین است؛ بی‌خبر می‌آید و در چند ثانیه زندگی کوچک و بزرگ را زیر و رو می‌کند. زلزله، بر خلاف توفان و سیل نقطه پایان مشخص و پیش‌بینی‌پذیری ندارد. پس‌لرزه‌ها تا مدت نامعلوم می‌آیند و همین به زلزله‌زدگان اجازه نمی‌دهد که بگویند «خب، تمام شد!» برای بزرگ‌سالان با همان لرزه اول احساس امنیت جای خود را به دلهره و تشویش و آشفتگی می‌دهد. برای کودکان اما وضعیت پیچیده‌تر است؛ احساس عدم امنیت، گیجی، اضطراب، خشم و آشفتگی بسته به سن و درک کودک نمودهای مختلفی دارد و ممکن است مدتی پس از واقعه خود را نشان دهد.

این بحران‌ها نه تنها بر افرادی که در منطقه آسیب‌دیده زندگی می‌کنند اثرگذار است، که بر سایرین نیز تاثیر می‌گذارد. با هر فاجعه‌ای که رخ می‌دهد، بیشتر افراد پس ذهن خود به روزی فکر می‌کنند که فاجعه بر خودشان اثر بگذارد. کودکان نیز مستثنی نیستند و فاجعه، حتی در جغرافیای دیگر، می‌تواند بر ذهن و روان آن‌ها اثر گذارد.

نوشتار پیش‌رو برگرفته از مجموعه توصیه‌های «کمک‌های اولیه روانی» مؤسسه ملی اختلال استرس پس از تروما در کودکان امریکا است. در این مجموعه آثار فجایع طبیعی بر کودکان در گروه‌های سنی مختلف (نوزاد تا ۳ سال، ۳ تا ۶ سال، ۶ تا ۱۱ سال و ۱۱ تا ۱۸ سال) بررسی شده است. افزون بر این، واکنش‌های مناسبی که به کودکان کمک کند از وضعیت بحرانی خارج و به زندگی روزمره بازگردند، مطرح شده است.

واکنش‌ها و احساسات کودکان در شرایط بحرانی در کودکان و نوجوانان سنین مختلف ممکن است یکسان باشد، اما علایم بروز آن‌ها بسته به سن و مهارت‌های کلامی و ادراکی آن‌ها متفاوت است. این احساسات ممکن است در کودکان و نوجوانانی که تحت تأثیر فاجعه قرار نگرفته‌اند و فقط اخبار را شنیده‌اند هم بروز پیدا کند. کودکان، نوجوانان و حتی گاه بزرگ‌سالان مهارت‌های کلامی لازم برای بیان حس‌های خود را ندارد و در بسیاری موارد حتی نمی‌توانند احساسات را شناسایی و از هم تفکیک کنند. به همین دلیل است که نقش بزرگ‌سالان برای کشف احساسات کودکان از لابه‌لای رفتارها و حرف‌ها و بازی‌های‌شان اهمیت می‌یابد؛ این‌که به آن‌ها کمک کنیم نام حس‌های مختلف‌شان را یاد بگیرند، احساس‌شان را بیان کنند و راه‌های بیان مؤثر احساسات را بشناسند. از سویی نیز برخورد مناسب با احساسات بچه‌ها با توجه به سن، میزان تأثیر فاجعه بر زندگی شخصی آن‌ها، از دست دادن عزیزان و مکان‌های امن باید متفاوت باشد.