تنظیم در برابر تنبیه

مرجع: MSU Extension و news 24

تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۹۶

مدت مطالعه: حدود ۶ دقیقه

«اگر یک بار دیگه ببینم این کار رو انجام می‌دی از تلویزیون خبری نیست!»

«چون نمره‌ت کم شده باهات قهرم!»

«وقتی اجازه ندادم بری با دوستات بازی کنی می‌فهمی دیگه حق نداری این کار رو انجام بدی!»

متخصصان رشد و تربیت کودک همه‌ی این‌ها و جملات مرسوم مشابه را در کنار رفتارهای خشونت‌آمیزی چون کتک زدن قرار می‌دهند، همه را زیر چتر «تنبیه» تعریف می‌کنند، آن‌ها را رفتارها و واکنش‌هایی فاقد کارکرد آموزشی می‌دانند، و در برابر این سؤال که پس چه‌طور باید به کودکان نشان داد کار بدی کرده‌اند و دیگر نباید آن را تکرار کنند؟ «رفتارهای تنظیمی» را پیشنهاد می‌دهند.

تنظیم چه تفاوتی با تنبیه دارد؟

مرز باریکی که تنظیم (discipline) را از تنبیه (punishment) جدا می‌کند، رویکرد آموزشی رفتارهای تنظیمی است. تنبیه با محکوم کردن، مجازات و پرخاش همراه است و تنظیم با مفاهیمی چون راهنمایی، آموزش، خود کنترلی و خود انضباطی. تنبیه به معنای کنترل رفتار دیگری، به‌ویژه کودکان و نوجوانان، از طریق تهدید و ایجاد ترس است، بر اشتباهات گذشته متمرکز است، از خشم و ناامیدی والدین/بزرگ‌تر از تربیت‌پذیری و آداب‌دانی فرزند/کودک بر می‌‌آید و مهم‌ترین نتیجه آن القای احساس ترس و گناه به کودک است. در مقابل، تنظیم به دنبال آموزش با هدف اصلاح و بلوغ عاطفی و رفتاری در کودک است، بر رفتارهای بعدی کودک تمرکز دارد، بر آمده از والدین/بزرگ‌ترهایی آرام است که بر رفتار و احساس‌شان مسلط هستند، و مهم‌ترین نتیجه‌ی آن احساس امنیت است.

آموزش و اصلاح در برابر کنترل و مجازات 

هدف تنبیه کنترل و مجازات پس از انجام عملی است که از سوی بزرگترها اشتباه به شمار می‌آید. در مقابل، رفتارهای تنظیمی به آینده نگاه می‌کنند و به دنبال تعریف و تنظیم چارچوبی آموزشی و اصلاحی برای کودکان و نوجوانان هستند. از آن‌جا که کودکان جرم و جنایت مرتکب نمی‌شوند، اشتباه‌های آن‌ها به پاسخ‌های تنظیمی و اصلاحی نیاز دارد، نه مجازات. در نتیجه رفتارهای تنظیمی کودکان و نوجوانان یاد می‌گیرند چه کاری را انجام بدهند، اما نتیجه‌ی تنبیه و مجازات شناختن کارهایی است که «نباید» انجام دهند.

پژوهشی که درباره‌ی پرورش اخلاقی کودکان انجام شده است نشان می‌دهد کودکانی که از تنبیه شدن می‌ترسند در قیاس با کودکانی که تنبیه نمی‌شوند، کم‌تر مرتکب خطا می‌شوند، اما مسئولیت‌پذیری‌شان هم کم‌تر است، در مقابل وسوسه و فریب مقاومت کمتری دارند و مهارت خود‌کنترلی در آن‌ها تقویت‌نشده باقی می‌ماند. 

تنبیه؛ مانع رشد مهارت‌های فراشناختی در کودکان

تنبیه کودکان امکان پرورش مهارت‌ خودکنترلی و خودتنظیمی در آن‌ها را محدود می‌کند و در عوض به آن‌ها یاد می‌دهد که دیگران -اعم از مادر و پدر یا معلم و مربی – موظف هستند آن‌ها را کنترل کنند، درباره‌ی این‌که کدام رفتار بد و نامناسب است تصمیم بگیرند و تبعات آن رفتارها را هم مشخص کنند. 

تنبیه سبب می‌شود کودک به جای درک این‌که خودش، مسئول رفتارها و واکنش‌های شخصی‌اش است، بر جایگاه نابرابر بزرگ‌ترها و خشم نسبت به آن‌ها متمرکز می‌شود. افزون بر این‌ها، ماهیت تهدید‌آمیز تنبیه مهارت یافتن کودک در انتخاب رفتارهای مناسب را از او دریغ می‌کند. در مقابل، تنظیم به کودکان یاد می‌دهد یک رفتار ناشایست به دلیل زیر پا گذاشتن هنجارهای اجتماعی نامطلوب است و از این طریق خودتنظیمی و توانایی مدیریت عاطفی را در آن‌ها تقویت می‌کند، همچنین به بچه‌ها فرصت می‌دهد انتخاب میان واکنش‌ها و رفتارهای مختلف در شرایط گوناگون را در عمل تجربه کنند. رفتارهای تنظیمی به بچه‌ها یاد می‌دهند که انتخاب‌ها، اعمال و رفتارهایشان تبعاتی دارد و با انتخاب یک رفتار یا واکنش خاص، در واقع تبعات آن را هم انتخاب می‌کنند. پژوهشی که سال ۱۹۸۵ انجام شد بیان‌گر ارتباط میان تنبیه بدنی با دزدی، ترک تحصیل، خشونت، دروغ‌گویی، افسردگی و نقص اعتماد به نفس است. 

کودکانی که تنبیه می‌شوند معمولاً نتیجه می‌گیرند بدرفتاری ایرادی ندارد، فقط کافی است از آن رفتار در برابر بزرگ‌ترها اجتناب کنند، یا مجازات آن را به جان بخرند. به این ترتیب نه‌تنها نمی‌فهمند که رفتار نامناسب چیست و چرا آن رفتار نامناسب خوانده می‌شود، بلکه پنهان‌کاری به عنوان ضامن امنیت در آن‌ها درونی می‌شود. 

خشونت، خشونت می‌آفریند

پژوهشی که سال ۲۰۱۴ در امریکا انجام شد نشان می‌دهد ۴۱ درصد والدین فرزندان خود را تنبیه بدنی می‌کنند. این پژوهش همچنین نشان می‌دهد کودکان تنبیه شده معمولاً در کم‌تر از ۱۰ دقیقه همان رفتار یا رفتار ناشایست مشابهی را تکرار می‌کنند. تنبیه به ترساندن، ارعاب، سرکوب و اعمال خشونت رسمیت می‌بخشد و آن‌ها را به عنوان روش‌هایی پذیرفته شده برای حل منازعات و تعارض‌ها جا می‌اندازد. از دیگر خطرهای تنبیه، به‌ویژه تنبیه بدنی در آمیختن دو مفهوم عشق و خشونت است و این پیام ضمنی را دارد که مهر و محبت ممکن است همراه با کتک و خشونت باشد. 

پژوهشی که سال ۲۰۰۸ در دانشکده‌ی پزشکی دانشگاه آریزونا انجام شد نشان می‌دهد احتمال اعمال خشونت فیزیکی در بزرگسالانی که در کودکی تنبیه می‌شده‌اند، بیش از افرادی است که در کودکی تنبیه شدید به‌ویژه تنبیه بدنی را تجربه نکرده‌اند. این پژوهش همچنین نشان می‌دهد کودکان تحت تنبیه در تکرار رفتار نامناسب جسورتر می‌شوند و رفتار پرخاش‌گرانه دارند.