تنبیه بدنی با کودکان چه می‌کند؟

مرجع: Psychology Today

نویسنده: Denise Cummins

تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۵

مدت مطالعه: حدود ۶ دقیقه

از میان ۱۹۶ کشور جهان، تنها ۵۲ کشور قوانینی مبنی بر منع تنبیه بدنی کودکان دارند. در بسیاری از کشورها قانونی برای ممنوعیت این شکل از خشونت علیه کودکان وجود ندارد و در پاره‌ای از نقاط جهان کتک زدن بچه‌ها نه فقط امری عرفی که عملی «قانونی» است. در ۱۵ ایالت امریکا، تنبیه بدنی کودکان در مدارس با ابزار چوبی پهنی معروف به «پاروی چوبی» طبق قانون آزاد است. بریتانیا، ایتالیا، سوئیس و جمهوری چک هم از جمله کشورهایی هستند که قانونی در خصوص منع تنبیه بدنی کودکان ندارند.

پیوستن فرانسه به جمع ۵۱ کشوری که تنبیه بدنی کودکان در آن‌ها ممنوع است، سبب شد صدای کنش‌گران حقوق کودک و کارشناسان تربیت کودک بار دیگر در رسانه‌ها بلند شود، از پیامدهای خشونت فیزیکی با بچه‌ها بگویند و بی‌توجهی قانون‌گذاران به آن را زیر سؤال ببرند.  

تنبیه بدنی چیست؟

هر شکل از ضربه زدن یا وارد کردن درد بر بدن دیگری برای تغییر دادن رفتار یا نگرشی در او تنبیه بدنی است. از یک پشت دست زدن آرام برای ممانعت از نزدیک شدن کودک دو ساله به کتری آب جوش تا زدن دانش‌آموزان با خط کش و کمربند تنبیه بدنی به شمار می‌آید و پیامدهای جبران‌ناپذیری در زندگی آن‌ها خواهد داشت.  

تنبیه بدنی چه اثری روی تنبیه‌شونده دارد؟

مطالعه‌ی رفتار ۱۶۰هزار کودک در جریان پژوهشی مشترک میان دانشگاه تگزاس و میشیگان نشان داد که کتک زدن کودکان به ایجاد مشکلات شناختی و افزایش خشونت و پرخاشگری آن‌ها در سنین بزرگسالی می‌انجامد. نتایج این پژوهش که بهار سال ۲۰۱۶ انتشار یافت، نشان می‌داد بروز رفتارهای ضد اجتماعی در کودکانی که تحت تنبیه بدنی هستند بیشتر است. این گروه از بچه‌ها در ارتباط با والدین‌شان مشکلات بیشتری دارند و در دوران نوجوانی و پس از آن اعتمادبه‌نفس‌شان کمتر است.

هر که زورش بیش، حرفش پیش‌تر

مناسبات قدرت نقشی کلیدی در تنبیه بدنی دارد. تنبیه‌کننده معمولاً بزرگ‌تر و قدرتمندتر از تنبیه‌شونده و بر او مسلط است؛ بچه‌ها یا از سوی والدین و بزرگ‌ترهای خانه تنبیه می‌شوند یا معلمان و کادر آموزشی در مدرسه. یکی از آثار تنبیه بدنی نهادینه شدن این باور در کودکان است که «هر کس زور بیشتری دارد، حق دارد زور بگوید و تنبیه بدنی و خشونت ورزیدن با کوچک‌ترها و ضعیف‌ترها رفتاری منطقی است». این الگو مجوز خشونت ورزیدن را برای کودک صادر می‌کند، مجوزی که دیر یا زود دامان «بزرگترها» را هم خواهد گرفت.

نیازی نیست رفتارت را کنترل کنی

تنبیه بدنی اغلب وقتی اتفاق می‌افتد که بزرگ‌ترها از دست بچه‌ها عصبانی و کلافه‌اند، کنترل خود را از دست می‌دهند و برای به کرسی نشاندن حرف‌شان بچه را تنبیه می‌کنند. به این ترتیب این پیام به کودک منتقل می‌شود که وقتی عصبی و خسته و کلافه‌ای نیازی نیست خودت را کنترل کنی. افزون بر این، وقتی بزرگ‌ترها به خودشان اجازه می‌دهند برای تربیت کودک از  از تنبیه بدنی استفاده کنند، عادت به آزار دادن دیگری را هم در خود نهادینه می‌کنند. از مهم‌ترین پیامدهای تنبیه بدنی برای تنبیه‌کنند «احساس خلاصی» است؛ احساسی که می‌تواند این رفتار خشونت‌بار را تشدید و آن را به امری عادی و روزمره تبدیل کند. احساس سریع خلاص شدن از خراب‌کاری‌ها یا اشتباه‌های کودکانه در بلندمدت چنان آسان و راحت است که مانع می‌شود فرد بپذیرد کودک‌آزاری برایش به لذت تبدیل شده است.

روابط ناسالم خانوادگی

تقریباً تمام پژوهش‌های روان‌شناسی درباره‌ی خشونت‌های فیزیکی نشان می‌دهند تنبیه بدنی کودکان به تربیت بزرگسالانی خشن با پیچیدگی‌ها و مشکلات عاطفی و روحی می‌انجامد. کودکانی که بیشتر تنبیه می‌شوند، بیشتر در برابر والدین سرکشی می‌کنند، در جامعه نیز ناهنجاری‌های بیشتری بروز می‌دهند و احتمال اینکه به همسرشان آسیب بزنند بیشتر است. اضطراب، افسردگی و اعتیاد به مواد مخدر در میان کودکان تحت تنبیه بیشتر دیده می‌شود و ناهنجاری‌های اخلاقی بیشتری دارند.

تفاوت تربیت با تنبیه

تنبیه نه‌تنها کارکرد تربیتی و پرورشی ندارد که ضد آن است. هدف تنبیه مجازات و کنترل رفتار دیگری است و با رشد کنترل درونی افراد در تضاد است. روش‌های تربیتی مثبت به بچه‌ها یاد می‌دهند که یک رفتار خاص، به این دلیل که خلاف قانون و هنجار است یا حقوق دیگری را نقض می‌کند، بد است و نباید تکرار شود. اما تنبیه به کودک القا می‌کند یک نفر دیگر مسئول رفتارهای اوست و دیگری تصمیم می‌گیرد کدام رفتار در کدام شرایط بد و مستوجب توبیخ و تنبیه است. کودکی که بابت یک رفتار تنبیه می‌شود این‌طور نتیجه می‌گیرد که اگر همان کار را دور از چشم بزرگترها انجام دهد یا اگر عواقب آن را بپذیرد، می‌تواند آن رفتار را تکرار کند. به این ترتیب مهارت کنترل درونی رفتار در او پرورش نمی‌یابد.