مرجع: این مطلب ترجمهی راهنمایی است که انجمن روانشناسی آمریکا با عنوان Resilience in a time of war منتشر شده است. بعضی از راهکارهای ارائه شده در این مجموعه برای انطباق با شرایط کنونی در ایران اندکی تغییر کردهاند.
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۴
مدت مطالعه: حدود ۱۲ دقیقه
درگیری و جنگ برای کودکان و نوجوانان تجربهای ترسناک و گیجکننده است. جنگ با پیشبینی و برنامهریزی بیگانه است و همین سبب میشود همه، بهویژه بچهها در برابر آن احساس ناتوانی کنند و خطر را ایبسا بیش از واقعیت نزدیک و محیط را بیش از آنچه هست ناامن احساس کنند. در این شرایط برای فرار از ناامنی و رسیدن به آرامش نسبی به کمک بزرگترها، بهویژه پدر و مادر، سرپرست و معلمشان نیاز دارند.
کودکان هرچه بزرگتر میشوند و ارتباطشان با دنیای بیرون از خانه گستردهتر میشود، برای درک و کنار آمدن با اتفاقات اطرافش بیش از پیش به حمایت و همراهی بزرگسالان نیاز دارند.
اگر این پرسش که چطور میتوان در کنار آمدن با ترسها و نگرانیهای ناشی از جنگ و تنشهای اجتماعی به آنها کمک کرد، ذهنتان را مشغول کرده است، پیش از هرچیز به خاطر داشته باشید که مهارت تابآوری مانند دیگر مهارتهایی چون خواندن و نوشتن و دوچرخهسواری، کسبکردنی است؛ یعنی بچهها در مراحل مختلف رشد توانایی رویارویی سالم با سختیها، آسیبها، بحرانها، تهدیدها و فشارهای شدید روانی و سازگاری با محیط را یاد میگیرند.
آموزش تابآوری به کودکان
با بهکارگیری راهکارها و نکاتی که در ادامه آمده میتوانید مهارت تابآوری را در کودکان و نوجوانان تقویت کنید. به یاد داشته باشید که تمرین و تقویت تابآوری برای هر کودک منحصربهفرد است و در این مسیر باید با اتکا به شناختی که از کودک یا نوجوان دارید به او کمک کنید.
گفتوگو کنید
گاهی بهترین زمان برای گفتوگو، وقتیست که او را جایی میبرید یا مشغول کاری هستید که به تمرکز نیاز ندارد. بچهها در این موقعیتها راحتتر حرف دلشان را میزنند.
گفتوگو را با پرسشهایی دربارهی آنچه از واقعه میداند و احساساتی که تجربه میکند شروع کنید و با دقت به حرفهایش گوش دهید. لازم نیست چیزی را انکار کنید، بهشکلی غیرواقعی نشان دهید نترسیدهاید یا وضعیتی بحرانی را بیاهمیت نشان دهید.
ممکن است بگوید که میترسد یا نسبت به مردم یک کشور یا یک دین خاص ابراز تنفر کند. مراقب باشید این احساسات منفی را نکوهش نکنید و بابت آنها به او احساس گناه ندهید. احساسات منفی را به رسمیت بشناسید، از احساسات منفی خود بگویید و توضیح دهید که چطور احساسات منفی خود را مدیریت میکنید تا به خودتان و دیگران آسیب نزنند.
به بچهها کمک کنید از کلیگویی فاصله بگیرند و انواع احساسات را از هم تفکیک کنند.
اگر سوالی داشت، صادقانه، ساده و با حفظ آرامش پاسخ دهید. دربارهی احساسات خودتان هم با صداقت صحبت کنید و گفتوگو را با پیامهای امیدبخش و دلگرمی دادن تمام کنید. مثلاً می توانید بگویید:
«من هم میترسم، ولی میدونم برای هر اتفاقی آمادهایم، تمام نکات ایمنی رو در نظر گرفتیم و با هم ازش عبور میکنیم.»
فرزند نوجوان شما احتمالا بهاندازهای بزرگ شده که بتواند پیچیدگی احساسات شما را درک کند، اما وقتی از امنیت او حرف میزنید، نباید جایی برای تردید باقی بگذارید. باید نشان دهید که برای محافظت از او هر کاری لازم باشد انجام خواهید داد.
خانه را به پناهگاهی امن برای فرزندتان تبدیل کنید
در سالهای ابتدایی نوجوانی، تغییرات خلقوخو و فشارهای ناشی از رابطه با همسالان، آنها را حساس و آسیبپذیر میکنند. در چنین دورهای، خانه باید جایی باشد که نوجوان در آن احساس آرامش و امنیت کند. فرزند شما در سنیست که ممکن است گاهی بخواهد تنها باشد. این نیاز را به رسمیت بشناسید و به او اطمینان دهید که آمادهاید تا هر وقت لازم بود، کنارش باشید و برایش وقت بگذارید، بهویژه حین اوجگیری بحران یا جنگ. با هم بازی کنید، کتاب بخوانید و در انجام کارهای خانه کنار هم باشید. همین باهمبودنهاست که حس امنیت را در دل او زنده نگه میدارد.
میزان دسترسی کودکان به اخبار را محدود کنید
لازم نیست واقعیتها را از فرزندتان پنهان کنید، اما قرار هم نیست آنها را در معرض مداوم اخبار و جزئیات مربوط به جنگ قرار دهید. این بهویژه دربارهی کودکان اهمیت دارد. رسانههای تصویری و شبکههای تلویزیونی را که حاوی تصاویر هولناک از روند جنگ هستند، در زمان بیداری کودک و نوجوان خاموش نگه دارید و کنار بگذارید. مراقب استفاده ی فرزندتان از اینترنت باشید تا وارد سایتهایی نشود که روایتهای خشن یا اغراقآمیز دربارهی جنگ منتشر میکنند. وقتی با هم اخبار را تماشا می کنید، از آن به عنوان ابزاری برای آموزش استفاده کنید و دربارهی آنچه دیدهاید با فرزندتان گفتوگو کنید.
هنگام گفتوگوهای تلفنی با نزدیکانتان یا دیگر اعضای خانواده مراقب واژهها و عبارتهایی که به کار میبرید باشید.
نوسانهای هورمونی و فراز و نشیبهای عاطفی نوجوانان را در نظر بگیرید
فرزند نوجوان شما تغییرات هورمونی و فراز و نشیبهای عاطفی زیادی را تجربه میکند و بلاتکلیفی و فشار ناشی از جنگ این نوسانها را تشدید میکند. در برابر تندخویی و پرخاشگریِ ناشی از استرس، با همدلی اما قاطع برخورد کنید. به او اطمینان دهید که تنها چیزی که از او انتظار دارید این است که برای مدیریت عواطفش تلاش کند و اگر احساس ناتوانی میکند با شما در میان بگذارد تا کمکش کنید.
تا جای ممکن روتین را حفظ کنید
نوجوانان معمولا گزینههای متنوعی برای گذراندن روزشان دارند، اما در دوران بحران، داشتن یک نظم ثابت در خانه میتواند به آنها احساس امنیت بدهد. مثلا اگر زمان مشخصی برای انجام یک فعالیت خاص در نظر گرفتهاید، همان زمان را حفظ کنید و در صورت امکان تغییرات غیرضروری در برنامهها ایجاد نکنید.
از خودتان مراقبت کنید
اگر خودتان خسته یا بیانرژی باشید، ممکن است درست زمانی که فرزندتان بیش از هروقت دیگری به صبوری و خلاقیت شما نیاز دارد، نتوانید آنطور که باید کنارش باشید. برای خود زمانی هر چند کوتاه اختصاص دهید و به هر روشی که دوست دارید —چه از راه دین و مناسک مذهبی، چه در خلوت شخصی خودتان—آرامش پیدا کنید. مراقب خودتان باشید تا بتوانید پشتیبان امن و آرام فرزندتان بمانید.
به بچهها اطمینان دهید که در امان خواهند بود
یک برنامهی اضطراری داشته باشید و آن را با فرزندتان در میان بگذارید. به او آموزش دهید در شرایط اضطراری چه باید بکند، و فهرستی از شماره تماسهای ضروری—از جمله شمارههای محل کار و منزل—به او بدهید تا همیشه در کولهاش نگه دارد. دربارهی برنامههای اضطراری مدرسه سوال کنید و آن را با فرزندتان به اشتراک بگذارید. برخی مدارس ممکن است در موقعیتهای خاص، دانشآموزان را در ساختمان نگه دارند؛ بنابراین فرزند شما باید بداند که حتی اگر کنار والدینش نباشد، در مدرسه در امان خواهد بود. اگر یکی از اعضای خانوادهی کودک در ارتش مشغول خدمت یا جایی مثل بیمارستان کار میکند، تا جایی که میتوانید اطلاعاتی دربارهی محل ماموریت، مدت زمان آن و امکان تماس او با خانواده کسب کنید و با فرزندتان بهاشتراک بگذارید.
به نشانههای ترس و اضطراب پنهان توجه کنید
به نشانههای اضطراب و نگرانی در فرزندتان توجه کنید، بهویژه احساساتی که شاید نتواند بهراحتی دربارهشان صحبت کند. نمرههایش ناگهان افت کرده؟ مدام دربارهی وضعیت یکی از دوستانش سوال میکند؟ در حالی که شاید در واقع نگران خودش است اما نمیداند چطور آن را بیان کند؟ تجربهی فشار روانی ناشی از شرایط ناپایدار و ناآرام طبیعی است. اگر فرزندتان نمی تواند به راحتی احساساتش را ابراز کند و دربارهی نگرانیهایش حرف بزند، تشویقش کنید تا از راههایی مثل نوشتن یا نقاشی، ترسها و دلمشغولیهایش را ابراز کند.
بچهها را در کارها مشارکت دهید.
فرزندتان را در انجام دادن کارها شریک کنید: چه کمک در انجام کارهای خانه، چه نظر دادن دربارهی برنامههای خانوادگی. اگر در فعالیتهای داوطلبانه شرکت میکنید، او را هم با خود همراه کنید. به او نشان دهید که تلاشهایش چگونه میتواند به آرامش و رفاه خانواده و دیگران کمک کند. وقتی بداند نقشی دارد و میتواند اثرگذار باشد، احساس کنترل و اعتمادبهنفس بیشتری خواهد داشت.
دریچههای متفاوتی را پیش روی فرزندتان باز کنید
به بچهها یادآوری کنید که هیچ جنگی تا ابد ادامه ندارد. موقعیتهایی را به یادش بیاورید که با ترسهایش روبهرو شده و بر آنها غلبه کرده است. به چیزهای خوبی اشاره کنید که هنوز هم با وجود پریشانی دنیای بیرون، مثل قبل هستند. وقتی از روزهای سخت صحبت میکنید، حتما از روزهای روشن و متفاوت در آینده هم بگویید. به او بیاموزید که میتواند اضطرابش را با فکر کردن به آنچه در گذشته امیدبخش بوده و آنچه در آینده الهامبخش است مدیریت کند.
تابآوری، سفری شخصی برای هر کودک
پرورش مهارت تابآوری به معنای تجربه نکردن روزهای سخت نیست. لحظات سخت، دردناکاند و طبیعی است که کودکان همیشه شاد نباشند. تابآوری یک مسیر است و هر کودکی این مسیر را با سرعت و زمان خودش طی میکند. همانطور که هر کدام از آنها مهارتهای استقلال فردی را میآموزند یا تغییرات اجتماعی دورهی نوجوانی را به شیوهی خودشان پشت سر میگذارند، همهی راهکارهای ارائه شده برای همهی بچهها مفید نیست.
اگر احساس میکنید در آموزش تابآوری به فرزندتان به کمک نیاز دارید، یا آنقدر احساس درماندگی یا سردرگمی دارید که نمیتوانید از پیشنهادهای بالا استفاده کنید، بهتر است با یک روانشناس یا مشاور صحبت کنید. مشورت گرفتن از یک فرد آگاه میتواند به شما کمک کند تا بهتر از قبل فرزندتان را در مسیر تقویت تابآوری همراهی کنید.